من فقط از خودم خستم!همین

!!بازم خـط خـطی کردم این منـه لعنتـی
دیگه حاااااااااااااااااااااالم از این نوشته های لعنتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتیم بهم میخوره ... از همتون متتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنفرم ... ازتون خستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتته شدم ...از این افکار گنگ، از این شخصیت عجیب ، از این منه لعنتی بیزاااااااااااااااارم

نظرات شما عزیزان:

سنتور غم ‏‏(حامد‏)‏
ساعت18:37---27 دی 1391
ای هم قفس پریده ‏،‏ مردم ‏‏* در حسرت یک نفس ‏،‏ رهایی ‏‏* ای راحت یک نفس ‏،‏ چه رنگی؟‏* ای یک دم بی قفس ‏،‏ کجایی ‏‏* کو یک نفس از هوای آزاد ؟ ‏‏* کو یک وجب از زمین بی دام؟ ‏‏* گر بود ‏،‏ چه شد؟ نشانه اش چیست؟ ‏‏* گر هست ‏،‏ کجاست ؟ چیستش نام؟

hamed
ساعت18:06---26 دی 1391
گریه کن ای دختر شب ‏،‏ گریه کن ‏،‏ هرکه با احساس باشد ،‏ عاقبت خواهد شکست،‏ این جواب سادگیست ‏،‏ این جواب آن دل نازکتر از خواب قناری های توست ‏..گریه ات را دیدم ‏،‏ ای بهشت احساس ‏..‏ من اگر خالق هستی بودم ‏،‏ امشب از گریه تو ‏،‏ شهر ،‏ خزان می کردم ‏،‏ یاکه نه ‏،‏ فردا را آخرین روز جهان می کردم..‏ من تورا می فهمم ‏،‏ که دل کوچک تو ‏،‏ چه غریبانه شکست ‏..‏ ای بهشت احساس !!! من تو را می فهمم.

خسته از عشق ‏‏(حامد‏)‏
ساعت12:43---24 دی 1391
v khodaii ke hamin naZdikist.. In joor matlabat , halamo migire .. Kochiktar Az ounam k bekhaham nasihatet kunam, ostade many
پاسخ:حامد شما لطف داری . . محتاجم به نصیحت های دیگران


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ جمعه 22 دی 1391برچسب:, ساعت 14:12 نویسنده باران |